به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، کتاب «ملاقات در فکه»، شامل زندگینامه شهید حسن باقری به کوشش سعید علامیان منتشر شد.
علامیان درباره چگونگی نگارش و روش کارش در این اثر مینویسد: تابستان 1386 مؤسسه شهید حسن باقری از نگارنده دعوت کرد تا پژوهش در زندگی و تدوین مجموعه خاطرات حسن باقری را بهعهده بگیرم. این کار تا اوایل سال 1394 ادامه داشت. سردار فتحالله جعفری، رئیس مؤسسه، در ابتدای کار، نوار مصاحبههایی را که در سالهای 1362، 1375 و 1383 با خانواده، دوستان، همکاران روزنامه و فرماندهان انجام شده بود در اختیارم گذاشت. در این سالها توفیق داشتم با 45 راوی، که اغلب از فرماندهان عالیمقام سپاه و ارتش بودند، گفتوگو کنم. خاطرات حدود همین تعداد مصاحبه هم توسط دستیار طرح، سرکار خانم مریم نوری، به انجام رسید. همچنین اسناد بیشماری از نوشتههای حسن باقری، شامل یادداشتها، نامهها و گزارشهای روزنامه جنگ را مطالعه کردم. در نهایت، خاطرات شفاهی 170 راوی و اسناد مرتبط، به تألیف سه جلد کتاب مجموعه خاطرات حسن باقری در دو هزار صفحه انجامید.
در این سالها، هرچه بیشتر حسن باقری را میشناختم، بیشتر به گمنامی او، به خصصو در بین جوان،ها، افسوس میخوردم. با خود میگفتم ای کاش همانقدر که فرماندهان و رزمندههای دوران جنگ او را درک کرده بودند، نسلهای بعد هم با او آشنا میشدند؛ چون حس میکردم حسن باقری تنها متعلق به دوره خودش نبوده و روش زندگی و تواناییهای او میتواند الهامبخش جوانهایی باشد که راههای موفقیت و پیشرفت را جستوجو میکنند. سرانجام آرزویی که در پس ذهنم جاخوش کرده بود، کمکم میل به تحقق پیدا کرد و تبدیل به تصمیم شد.
در کتاب حاضر از خاطرات شفاهی 65 راوی بهره گرفته شده است. در بین راویان، خاطراتی از شهیدان محمدابراهیم همت، مهدی زینالدین، شهید مهدی باکری و شهید حمید معینیان در سال 1362، توسط تبلیعات قرارگاه کربلا، گفتوگو با شهید صیاد شیرازی در سال 1375 و مصاحبه با شهید داود کریمی در سال 1383، دو ماه پیش از شهادتش، در مؤسسه شهید باقری توسط سردار فتحالله جعفری انجام شده است. این مصاحبهها، همچنین گفتوگوهایی با شهید حسن باقری از نوارها پیاده، تنظیم و به طور کامل در سه جلد کتاب مجموعه خاطرات حسن باقری آمده که بخشهایی از آن را در این کتاب آوردهام.
در مقدمه تقریباً مفصلی که در این کتاب آمده، نویسنده به نقش و تأثیر شهید باقری در جنگ تحمیلی پرداخته و مینویسد: صبح روز یکشنبه نهم بهمنماه 1361، گروهی از فرماندهان جنگ به ملاقات امام خمینی(ره) رفته بودند که خبر مهمی به جماران رسید: «حسن باقری شهید شد!».
آن روز، روز تلخی برای فرماندهان بود. محسن رضایی گفت: «انگار انفجاری در مغزم شکل گرفت». او با نگرانی از آینده جنگ گفت: «احساس کردم یکی از بازوهایم را از دست دادم؛ حالا چطور میخواهیم جنگ را ادامه دهیم؟» شهید مهدی زینالدین گفت: «خبر مثل کوهی روی سرمان خراب شد».
ادامه جنگ زیر سؤال بود، که حالا دیگر حسن نداریم، فرمانده قرارگاه کربلا نداریم، چطور میخواهیم جنگ را ادامه دهیم؟ حاج قاسم سلیمانی گفت: «در طول جنگ هیچ روزی برای بچههای جبهه به اندازه شهادت حسن باقری سنگین نبود؛ شهادت او برای جنگ ضایعهای بود که تا پایان جنگ جبران نشد».
غلامحسین افشردی، مشهور به حسن باقری، نخستین روز مهرماه 1359، با آغاز جنگ، وارد خوزستان شد و 28 ماه عمر خود را در میدانهای جنگ گذراند. او در این مدت نه چندان طولانی، به جایگاهی رسید که اطلاعات، طراحی و نیز اجرای عملیاتهای کوچک و بزرگ به او متکی شد.
... حسن باقری هنگام شهادت، در سن بیست و هفت سالگی، جانشین نیروی زمینی سپاه و در ردیف فرماندهان رده اول جنگ بود. او پس از دو ماه حضور در جنگ، در سن 24 سالگی، چنان شهرتی پیدا کرده بود که نماینده امام(ره) در شورای عالی دفاع، اعضای عالیرتبه آن شورا و مقامهای بلندپایه نظامی به او به دیده کسی نگاه میکردند که آگاه به دقیقترین اطلاعات است و میتواند راهکار ارائه دهد.
«ملاقات در فکه» از خاطرات دوران کودکی شهید باقری آغاز شده و بعد از آن به پیروزی انقلاب و در نهایت به حضور حسن باقری به عنوان یکی از اصلیترین و تأثیرگذارترین فرماندهان جنگ در جبهههای جنگ میپردازد. از بخشهای خواندنی این کتاب، تلاش نویسنده برای نشان دادن یکی از وجوه کمتر شناختهشده باقری است. او چند سال به عنوان خبرنگار فعالیت کرده که حاصل آن، انتشار یادداشتها و گزارشهای متعدد از حوادث مهم انقلاب مانند حمله آمریکا به طبس بود. نویسنده به فراخور زمان، تلاش کرده تا بخشی از این گزارشها و یادداشتها را ارائه دهد.
«ملاقات در فکه» به کوشش انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.